به گزارش مشرق، ساعات پایانی روز دوشنبه ۲۴ مرداد ماه پاسخ و ملاحظات ایران به ابتکارهای اخیر «انریکه مورا» معاون مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مذاکرات اخیر وین برای اتحادیه اروپا ارسال شد و قبل از آن هم حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه عنوان کرد که اگر آمریکا انعطاف لازم را داشته باشد در روزهای آینده به نقطه توافق میرسیم. حال این رفت و آمد پیامها در این روزها، چه به توافق منجر شود چه نشود، باید این نکته را یادآور شد که راهبردهایی که آمریکا در این سالها در قبال برنامه هستهای ایران دنبال میکرد ناکام مانده و آرزوهای دولتمردان کاخ سفید بر باد رفته است؛ از تلاش برای توقف غنی سازی در ایران و به اصطلاح غنی سازی صفر و آنچه باراک اوباما رئیس جمهور پیشین آمریکا گفته بود باز کردن پیچ و مهرههای برنامه هستهای ایران تا فشار حداکثری. آنچنان که وندی شرمن معاون وزیر خارجه آمریکا در مصاحبهای به این موضوع اذعان کرد که واشنگتن پیش از آغاز مذاکرات برجام به دنبال تعطیل کردن کل برنامه غنیسازی ایران بوده است، ولی باراک اوباما به این نتیجه رسیده که نمیتوان دانشی که ایجاد شده را پس گرفت.
پس از آنکه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ به صورت یکجانبه از توافق برجام خارج شد و علیرغم آنکه طرفهای برجامی برای تامین منافع اقتصادی ایران از برجام متعهد شدند و به این تعهدات هم پایبند نبودند، جمهوری اسلامی ایران پس از یک سال صبر راهبردی، پنج گام را در راستای کاهش تعهدات برجامی برداشت. در این مدت نه تنها غنی سازی ایران متوقف نشد، بلکه روند غنی سازی در ایران شتاب بیشتری هم گرفت. حتی در این میان ایران نه تنها اقدام به غنی سازی ۲۰ درصد کرد بلکه غنی سازی ۶۰ درصد را نیز به مرحله اجرا درآورد. البته ناگفته نماند که همه فعالیتهای هستهای ایران آنگونه که بارها نیز در گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی به آن اذعان شده از جمله غنی سازی و ... در چارچوب حقوق هستهای ایران تحت معاهده عدم اشاعه صورت گرفته و در راستای تعهدات پادمانی ایران انجام شده است.
براساس گزارش خرداد ماه سال جاری آژانس بینالمللی انرژی اتمی اورانیوم غنی شده ایران به ۱۸ برابر حد مجاز در برجام رسیده است. در گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی آمده است که تا ۱۵ ماه مه ۲۰۲۲ (۲۵ اردیبهشت) بر آورد میشود که ذخیره اورانیوم غنی سازی شده ایران به ۳۸۰۹.۳ کیلوگرم رسیده باشد.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مرداد ماه سال جاری نیز در گزارشی اعلام کرد که ایران فرآیند نصب سه آبشار از سانتریفیوژهای IR-6 در کارخانه غنیسازی نطنز را به اتمام رسانده است. پیش از آن بهروز کمالوندی سخنگوی سازمان انرژی اتمی در گفتوگویی تلویزیونی از دستور صادره برای راهاندازی انواع ماشینهای سانتریفیوژ از جمله IR1 و ماشینهای پیشرفته از جمله ماشین IR6 خبر داده بود.
روند افزایش میزان غنی سازی و راهاندازی ماشینهای جدید پس از طرح دو فوریتی مجلس شورای اسلامی شتاب گرفت. روز چهارشنبه ۱۲ آذر ماه ۱۳۹۹ طرح دوفوریتی «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» در مجلس شورای اسلامی اصلاح و توسط شورای نگهبان تایید شد. براساس ماده یک این قانون و در راستای تأمین شروط نه گانه مقام معظم رهبری در خصوص توافق هستهای، سازمان انرژی اتمی ایران موظف شد بلافاصله پس از تصویب این قانون، جهت مصارف صلحآمیز نسبت به تولید اورانیوم با غنای ۲۰ درصد اقدام و سالانه به میزان حداقل ۱۲۰ کیلوگرم آن را در داخل کشور ذخیره کند.
همچنین این سازمان موظف شد نیاز کشور برای مصارف صلحآمیز اورانیوم با غنای بالای ۲۰ درصد را به طور کامل و بدون تأخیر تأمین کند. در ماده ۳ این قانون نیز آمده بود: برای تحقق هدف مندرج در ماده ۲۹، سازمان انرژی اتمی ایران مکلف است حداکثر ظرف مدت سه ماه پس از تصویب این قانون عملیات نصب، تزریق گاز، غنیسازی و ذخیرهسازی مواد را تا درجه غنای مورد نیاز، با حداقل یک هزار دستگاه ماشینهای نسل دوم پیشرفته (IR2m) آغاز کند و همچنین در همین بازه زمانی، عملیات غنیسازی و تحقیق و توسعه با ماشینهای نسل ششم (IR6) را با حداقل ۱۶۴ ماشین از این نوع آغاز کرده و آن را ظرف مدت یکسال پس از تصویب این قانون به یک هزار دستگاه ماشین توسعه بدهد.
پیشرفتهای ایران در حوزه هستهای واکنشهایی را به همراه داشت، حتی ترامپ اخیرا در یک سخنرانی ادعا کرد: «حکومت ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری به بمب اتمی نزدیک شده است؛ اگر تا حالا یکی نداشته باشد!».
البته این ادعای بی اساس در حالی مطرح شده که جمهوری اسلامی ایران بارها تاکید کرده که سلاح هستهای در راهبرد نظامی و دفاعیاش جایگاهی ندارد و آژانس هم در حال راستی آزمایی این فعالیتها است.
در این میان شاهد خرابکاریهایی از سوی رژیم صهیونیستی در تأسیسات هستهای ایران بودیم، ولی این اقدامات نیز نتیجهای به همراه نداشته است. در همین خصوص شورای آتلانتیک اواخر خرداد ماه سال جاری در گزارشی نوشت: «اسرائیل همچنان موضع سوال برانگیز خود درباره «غنی سازی صفر» در قبال ایران را حفظ کرده، در حالی که به برنامه جایگزین غیرواقعی تکیه کرده است. ادامه تحریمهای اقتصادی، عملیات مخفیانه مختلف و تهدید برای بمباران تاسیسات هستهای ایران، نه برنامه هستهای این کشور را متوقف کرد و نه رفتارش را و جای تردید بسیار است که این موضوع در آینده نیز با موفقیت همراه شود». (جزییات بیشتر)
در این گزارش همچنین آمده است: «حتی اگر تاسیسات هستهای ایران فردا به صورت معجزه آسایی ناپدید شود، ایران قادر خواهد بود که طی چند ماه آنها را بازسازی کند چون که دانش فنی آن در کشور وجود دارد. در نهایت، استراتژی هزاران جراحت اسرائیل در یک به اصطلاح "جنگ بین جنگها" در مورد مسائل منطقهای نیز به کار گرفته شده است. با این وجود حملات اسرائیل در سوریه و لبنان نه وضعیت ایران را تغییر داده و نه حزبالله لبنان را تضعیف کرده است».
در همین خصوص نیز سه کشور اروپایی عضو برجام ۱۷ خرداد ماه در بیانیهای عنوان کردند: «ما از ادامه پیشروی هستهای که مدیرکل در این گزارش مستند کرده، عمیقا نگران هستیم. در نتیجه فعالیتهای هستهای ایران که برای سه سال است که در تضاد با برجام بوده، هم اکنون برنامه هستهایش بیش از هر زمان دیگری در گذشته پیشروی داشته است.این موضوع در حال تهدید امنیت بینالمللی بوده و خطر تضعیف رژیم عدم اشاعه جهانی را به همراه دارد. انباشته شدن هشدار آمیز مواد غنی سازی شده به خصوص اورانیوم بسیار غنی شده تا غنای ۶۰ درصد و اورانیوم غنی شده تا ۲۰ درصد، دلیلی برای نگرانی زیاد است. این موضوع زمان گریزی که ایران برای نخستین سلاح هستهای نیاز دارد را کاهش داده و عدم اعتماد درباره مقاصد ایران را تشدید میبخشد. بخشی از این ذخایر به اهداف غنی شده و تحت تابش قرار گرفته تبدیل شده که این موضوع، بازگشت به برجام را پیچیدهتر کرده است. هیچکدام از این فعالیتها، توجیه غیرنظامی معتبری در ایران ندارد».
از سوی دیگر سیاست فشار حداکثری که در دوران دونالد ترامپ در پیش گرفته شد و اعمال تحریمهای متعدد هم نتوانست آمریکا را به اهداف مورد نظرش در قبال ایران رهنمون کند. تا جایی که خود مقامات آمریکایی نیز به شکست این سیاست اعتراف کردند. در این خصوص «کریس مورفی» نماینده مجلس سنای آمریکا اوایل فروردین ماه سالجاری عنوان کرد: «تحریمهای فشار حداکثری [علیه ایران] کارساز نبود. خرابکاری و ترور کارساز نبود. جنگ با ایران هم کارساز نخواهد بود. دیپلماسی تنها راه عملی در قبال ایران است که زمان گریز هستهای این کشور را افزایش داده است.»
جان بولتون مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا نیز بهمن ماه سال گذشته در اظهاراتی گفت: «دولت بایدن طی یک سال گذشته برای اینکه این توافق را احیا کنند خودش را ذلیل کرده و پشت سر هم امتیاز داده است. این اصرار برای دوباره سرپا کردن این توافق، وسواسگونه بوده و من فکر میکنم از این جهت میتوان گفت که آنها حاضرند تقریباً هر کاری بکنند تا توافق احیا شود.»
حتی اخیرا نیز «جوزپ بورل» مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپا این موضوع را مورد تأکید قرار داد و چهارم مرداد ماه در مقالهای در روزنامه فایننشال تایمز نوشت که فشار حداکثری شکست خورده است.
فشار حداکثری واشنگتن اگرچه مشکلاتی را برای اقتصادی ایران به بار آورد اما نتوانست ایستادگی ایران را دچار خلل کند. شروط دوازدهگانهای که مایک پامپئو، وزیر خارجه سابق ایالات متحده پس از خروج واشنگتن از برجام از آنها سخن گفت، هرگز محقق نشدند. چه توافقی بهدست آید و چه توافقی حاصل نشود، این واقعیت که راهبردهای آمریکا علیه ایران به شکست انجامیدهاند، قابل انکار نخواهد بود.